ترا اصطلاح عراقی
ابوجواد | شنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۷، ۱۰:۰۹ ب.ظ |
۰ نظر
تـــَـــرَا (tara) ← (تصدیق و تأیید عملی) حتماً - می دونید (که) - غیر اینصورت و...
لـَـتروح پاریس ، ترا هی غالیة هوایة. (پاریس نرو ، چونکه مخارج سنگینی دارد.)
ترا ، بابل مو بعیدة من بغداد. (حتماً بابل از بغداد دور نیست.)
ترا ، بسمة تعرف قرایة و کتابة . ( می دونید که ، بسمه خواندن و نوشتن میدونه.)
ترا ، أزعَل إذا ما إجیت. ( غیراینصورت ناراحت میشم اگر نیایید.)