عربی لهجه عراقی

عربی لهجه عراقی
از مطالب این سایت ها و وبلاگ ها استفاده کرده ایم. از زحماتشان ممنونیم

۹ مطلب با موضوع «فیلم» ثبت شده است

حلو بیارقهم

حلو بیارقهم

بیرقها  یا  پرچمهایشان  را باز  کردند

وذبوا عمایمهم

و  عمامها یشان  را  انداختند

وبشیبته اتحزم حبیب الهیبه

با  وجود  پیری،  حبیب  کمر را  بست 

وگلها یزینب ذوله زلم النیبه

و  به  زینب    گفت  اینا  مردان جنگند 

صدگیـة صحبتهم

و دوستیشون  صادقانه  هست

صدگیـة صحبتهم

و دوستیشون  صادقانه  هست

 

 

 

لمهم حبیب ابخیمته وگـللهم

حبیب  آنها  را  در  خیمه  جمع کرد و  به  آنها  گفت

تدرون زینب خایفه نغدرهم

میدونید  زینب  می  ترسه  و ما  انها  را  رها  نمی کنیم

دخنت الروس وذبو اعمایمهم

همه ی  انها  سراشون  جوشان  شد  و عمامه هایشان  را  انداختند (یعنی  خونشان  به  جوش  امد)

وللخیمه مال ام عون رگـضو کلهم

و به  سوی  خیمه ی  ام  عون (حضرت  زینب)  دویدند

گللها إبن ظاهر

فرزند  ظاهر  به  او ، حضرت  زینب،  گفت

یابت علی باچـر

ای  دختر  علی فردا

اشلع اعیونه الکال شاف اخیالچ

 چشمانش  را  در  می  اورم هرکس  ببیند  سایه  ات  را

یبنیتی زینب خلی هایه ابالچ

این  را  در  ذهنت  بسپار

وگضو شواربهم .. وحلو بیارغهم

و سیبلهایشان  را  گرفتند و  بیرقشان  را  باز  کردند

گلتله عمی وکفـو من سمعته

به  او  گفت عموجان  تو  لایق هستی وقتی  شنید

وذب على راسه اتراب من حاچته

و خاک بر سر  خود  ریخت  وقتی  زینب  با  او  حرف  زد

اتراب ابلحیته ویبچـی من شافته

و خاک  بر  روی  ریشش و گریان  موقعی  که  حضرت  زینب او را  دید

سکته بچـت متعوده تبچـی ابسکته

حضرت  زینب  عادت  داشت  گریه  می کرد با سکوت

وعاین عله ربعه

و به  دوستانش  نگاه  کرد

کلمن لبس درعه

هر  کدام  لباس  رزم  پوشیدن

وکل واحد اعله الباشط امخلی ایده

هر کدام دستش را  بر  روی تیغ  تیز  اماده  گذاشته اند

بس الحسین ایگـله هد إیریده

منتظر دستور حمله امام  حسین بودند

واتحزمو کلهم .. حلو بیارقهم

همگی  کمرها را  بستند  و بیرقشان  را  باز  کردند

استعرضوا یم الخیمه مالت زینب

کنار  خیمه  زینب  رژه  رفتند

وشال ایده ابن ظاهر وسـوو ملعب

پسر  ظاهر  دستش  را  بلند  کرد  و دایره  درست  کرد

هوس اگـبال حسین وحسین اطرب

کنار  امام  حسین  سرود  خواندند  و امام  حسین  خوشحال  شد

گـله اظن حــسبو عمک شیب

حبیب  به  امام  گفت، گمان  می  کنم  انها  (دشمنان) تصور  کردند عمویت  حبیب پیر  شده

ارخصنی أرد اخلیهم

به  من  اجازه  بده تا  کار  کنم 

اتضیچ الأرض بیهم

که  ز مین  را  گم  کنند

غیر آنه عمک وانته المسمینی

مگر  نه  اینکه  من  عموتم  و  تو  مرا  نامیدی

شیخ الأنصار وهالإسم یکفینی

شیخ النصار  و این  اسم  مرا  کفایت  میکند

یعرفونی قاتدتهم .. حلو بیارقهم

فرماندهشان  مرا  می  شناسد  بیرقهایشان  را  باز  کردند

ایعاین حسین اعلیهم ومتـبسـم

امام  حسین  به  انها  نگاه می کند  و لبخند می زند

واحد بالآخر یحس بـی متـحـزم

احساس  میکردن  پشتیبان  یکدیگر  هستند

بأنفاسهم عطر الوفه ظل إیـشم

در  نفس هایشان  عطر وفا  استشمام  می  کردند

وعاین على العباس شافه امغیم

و به  عباس  نگاه  کرد  ، دید  که  عصبی  هست

گله علی خلها

عباس به  او  گفت بگذار

های الزلم کلها

همه  این  مردان  را  برای  من

وصارت امسابگ بین أخو وأصحابه

مسابقه  بین  اصحاب  امام  و برادرانش  شد

وهوسو للحگ هل إجت طلابه

و باهم  شعر  سردوند  که  برای  حق  طلبشان  امده اند

وضحکن صوارمهم .. حلو بیارغهم

و شمشیرهایشان  خندیدند  و  بیرقشان  را  باز  کردند

گلهم حسین الرای یمی التمو

 

یابوالفضل انته وحبیب اتقدمو

 

الباقین عالمعرکه کلها التفو

 

وکلکم فرد هدة علیهم هدو

 

گلوله چا وانته

 

واتـحزم ابشته

 

چا شنهی صار العزم عنده انصاره

 

حسین وإیهد ویاهم ابتاره

 

ویحلف ابغیرتهم .. حلو بیارغهم

 

طش خبر عد جیش الکفر خلاهم

خبر  نزد  لشکر  کفر  پخش  شد

ایخافون من الهوه الـ یتعداهم

ترسیدند  از بادی  که  از  کنار شان  می وزید

صوته اصفر وگوه الشمر ناداهم

صدای رسید  و  شمر  ندا داد

اصحاب الحسین حسین هد ویاهم

به  انها  که  یاران  امام  با  امامشان  به  شما  حمله  کردند

ابخاجیته متحزم

امام  عبایشان  را  به  کمر  بسته 

ایطالب ابدم مسلم

و خون  مسلم  را  مطالبه  میکرد

واشجع زلمهم ماثبت بمجانه

و شجاعترین  مردانشون  در  جایش نتوانست  بایستد 

من شاف ابوفاضل امچـنف اردانه

هنگامی که  ابوالفضل  استین  هایش  را  بالا  زد

اصحابه افرحو کلهم .. حلو بیارغهم

یارانش همگی  شاد  شدند      بیرقشان  را  باز  کردند

هذا رزق من الله لو عالفطره

این  روزی  از  طرف  خداست  یا  فطریست

واحد یصیر اصویحبه إبن الزهره

که فرزند  حضرت  زهرا  دوستش  بشود

اصحاب الحسین الإسم هذا أشکبره

و به  عنوان  یاران  امام  حسین  به  این  نام  بزرگ  ملقب  بشود

هنیالهم بیهم عطر من عطره

خوش به حالشون  عطری  از  عطر  او  را  دارد

من صاح ابو الیمه

هنگامی  که  امام  حسین  فریاد  زد 

طاحو مثل نجمه

مانند  ستارگان  افتادند 

ایغار ابوفاضل حته ظل من عدهم

ابوالفضل  حسودی  میکرد تا  باشد  از  انها (اصحاب)

ابگـد ما ایحبون الحسین ایحسهم

به  اندازه ی  دوستداران حسین  ، به  حسابشان  بیاورد 

بس بی سوالفهم .. حلو بیارغهم

حرفشان  فقط  یاد  و توجه به  او  بود

 

فیلم مداحی مرتضی حرب



احوالپرسی در لهجه عراقی


روی عکس کلیک کنید و فیلم را مشاهده نمایید.

شعر زیبای عراقی درباره مادر




اللى سمیتهم ناسی...... دارولى سم على کاسی

واللى سمیتهم احبابی....جابولى همّ لحد بابی

اللی سمیتهم گرابة .......گلبوا بیتی خرابة

اللى سمیتهم اقارب .......اشو کلبوا عقارب

اللى سمیتهم اخوتى .....کلهم تمنوا موتی

اللى سمیته کلبی.........زرعلى شوکة بدربی

اللى سمیته روحى.......دار الملح لجروحی

اللى سمیته عیونى......فضل یعیش بدونی

اللى سمیته عمى........زاد الهم على همی

واللى سمیته خالى .....وکف یضحک کبالی


بس السمیتهة امی ........هی الی لکیتهة یمی




لغات:

اللى: کسانی که

سمیتهم:  نامیدم

ناسی مردمم

دارولى (صبوا) ریختند

سم على کاسی: سم در جامم

جابولى: (جلبوا) آوردند

همّ: غصه

لحد بابی آستانه درب

گرابة: اقارب خویشان

گلبوا: منقلب کردند. تبدیل کردند. قلبوا. تحولوا

اشو: أری می بینم

عقارب: عقرب ها

زرع لى: کاشت برای من

شوکة: خار و خاشاک

بدربی: بر سر راهم

دار: ریخت

الملح: نمک

لجروحی: روی زخمهایم

فضّل: ترجیح داد

یعیش: زندگی کند

لکیتهه: (لقیته) دیدمش، یافتم او را


مکالمه عراقی در بازار


در بیمارستان

مراجعه به پزشک


مستوصف 👈درمانگاه

مستشفی 👈بیمارستان

طبیب العمومی👈 دکتر عمومی

طبیب الاسنان 👈دندانپزشک

طبیب الکسور 👈ارتوپد

طبیب العیون👈 چشم پزشک

ممرّض 👈پرستار مرد

ممرّضه 👈پرستار خانم

طبیب الاطفال 👈پزشک اطفال

طبیب امراض نسائیه👈دکتر زنان

راسی👈 سرم

یدی👈 دستم

رجلی 👈پام

قلبی/ گلبی 👈قلبم

کلّیتی 👈کلیه ام

صدری 👈سینه

یوجعنی / احس فیّ الم 👈درد دارم

یوجعنی👈 راسی

توجعنی 👈یدی

عینی 👈چشمم

اذنی 👈گوشم

بطنی👈 شکمم

ظهری 👈کمرم

ظهری👈 یوعنی

بلعوم 👈گلو

اسنان👈 دندانها

کتفی👈 کتف من

رکبتی 👈زانوی من

فکی /فچی👈 فک من

ذکام👈 سرماخوردگی

مشکله تنفسی 👈 آسم، تنگی نفس

دوخه 👈سرگیجه

عندی دوخه راس👈 من سرگیجه دارم

لعبان النفس👈 حال انسان داره به هم می خوره

(حالت تهوع دارم 👈عندی لعبان نفس)

حراره / سخونه 👈تب کردن

جالی 👈ترش کردن معده

حساسیه 👈حساسیت

تشنج العضلات👈 گرفتگی عضلات

اسهال

امساک👈یبوست

ضغط الدم 👈فشار خون

مرض سکر👈 بیماری قند

مسکن👈 آرام بخش

مختبر 👈آزمایشگاه

انجرحت 👈زخم شد

بنی سیلین

ابره /حقنه 👈آمپول

حبوب /اقراص 👈قرص

وصفه 👈نسخه

مغذی 👈سرم

دم 👈خون

عیاده 👈مطب دکتر

در آژانس هواپیمایی

مراجعه به آژانس هواپیمایی


اسبوع القادم 👈هفته آینده 

اسبوع الماضی👈 هفته گذشته

عادی 👈معمولی

درجه اولی 👈درجه یک

ذهاب 👈رفتن

ایاب 👈برگشتن

ذهاب ایاب 👈رفت و برگشت

اغیر 👈تغییر بدیم (الزمن)

اشگد اگدر آخذ اغراض ویای 👈چه مقدار وسایل می توانم با خودم ببرم

متی تقلع الطائره👈 چه وقت هواپیما پرواز می کند (تهبط فرود آمدن)

اشگد رقم الرحله 👈شماره پرواز چند است؟

اشگد سعر التذکره 👈قیمت بلیط چند است

ارید حجز طائره 👈می خواهم رزرو کنم بلیط پرواز

رجا سجل اسمی فی قائمه الانتظار 👈لطفا نام من را در لیست انتظار یادداشت کن

وین مکتب السفریات👈 آزانس هواپیمایی کجاست (مکتب الخطوط الجویه)

وین مکتب الاستعلامات 👈دفتر اطلاعات کجاست؟

وین العربات 👈گاری های حمل بار کجاست؟

حقیبه / جنطه 👈کیف

بهدوء 👈به آرامی

بسرعه 👈با سرعت

اشگد لازم ادفع 👈چقدر لازم است بپردازم؟

وین موقف الباصات 👈 ایستگاه اتوبوس ها کجاست؟

کم نفر👈 چه تعدادی

مسافه بعیده جدا👈 راه طولانی (مسافه قریبه راه نزدیک)

ما عجبتک؟ 👈خوشت نیامد؟

صارت لی ظروف خارجه عن اراده 👈یک سری اتفاقاتی برای من رخ داد که از اختیارم خارج بود

احنه 👈ما (نحن در فصیح) 

آنی👈 من (انا در فصیح)

رحله 👈مسافرت

رحله جویه👈 مسافرت هوایی

رحله بریه👈 مسافرت زمینی

رحله بحریه 👈مسافرت دریایی

طائره👈 هواپیما

قطار 👈قطار

حافله /باص👈 اتوبوس

سیاره 👈ماشین سواری

باخره /سفینه 👈کشتی مسافربری

تعارفات و احوالپرسی

 

در این کلیپ کوتاه پنج دقیقه ای عبارات و اصطلاحاتی که در یک گفتگوی معمولی و تعارفات عادی رخ می دهد را یاد خواهید گرفت.

 

عباراتی که در این درس یاد می گیرید عبارتند از:

 

سلام علیکم 👈سلام علیکم

حال شما خوب است؟👈 اشلونکم / اشلون الصحه

خسته نباشید 👈 گواک الله / الله یساعدک

خدانگهدار/به امید دیدار👈 فیمان الله / حیاک الله

موفق باشید 👈 الله یوفقک

متشکرم 👈مشکور / شکرا

لطفا 👈 لو سمحت / رجاءً

سلامت باشید 👈 الله یسلمک  / تسلم

خیلی زحمت کشیدید 👈 تعبناک

من متوجه نمی شوم 👈ما افهم کلامک حبیبی

کمک👈 مساعده

از دیدار شما خوشحالم 👈فرحان بلقائک

خوب 👈زین / جید

بد👈 مو زین

بهتر 👈احسن

باید 👈لازم / ضروری

نباید 👈 مو لازم / لیس ضروری

زیبا 👈جمیل / کلش زین / حلو

لطفا آدرس و شماره تلفنت رو به من بده 👈 عفوا ارید رقم عنوان و بیتک

هرگز فراموشتان نمی کنم 👈 ما راح انساک ابدا

 

حسین مو یوم العاشر و مو یوم الاربعین

 

 


متن عراقی و ترجمه فارسی این کلیپ

 

یا الله شفت های: اینو دیدی
های و های حسین مو یوم العاشر ومو یوم الاربعین
های سمعته ؛ اینو شنیدیش
ماما ما سامعین : مامان نشنید
احتمی ما سمعنه :تا حالا نشنیدیمش
ما الحانی جدا : واقعا برامن نخوندیش
یا الله یا الله حسین مو یوم العاشر و یوم الاربعین .

🔴حسین مو عاشر ویوم الاربعین
🔵معنای حسین روز عاشورا و روز اربعین نیست.

🔴حسین منهج درسوه للمؤمنین
🔵حسین سبک زندگی و درسی برای مومنان است .

🔴حسین لا تمشی بطریقه وانت غاطس بالحرام
🔵حسین این نیست که تو یه راهی راه بروی (پیاده روی )و تو حرم یه گشتی بزنی.

🔴حسین مـیرید الیجیله وهوه ماعنده ‏التزام
🔵حسن نمی خواد کسی که پایند نیست بره پیشش.

🔴حسین مو نوح وبچی وحسین مو بس بالحچی
🔵حسین به نوحه و گریه نیست ، به حرف نیست.

🔴وحسین مو یاهو الیجی
🔵حسین هر کسی نیست
🔴حسین کون بدربه تمشی ودربه مو اقصد المسیر
🔵در راه حسین قدم بذار ومنظورم از راهش جاده نیست.

🔴حسین کون تصیر مثله ومثل انصاره تصیر
🔵مانند حسین و یاران حسین باش

🔴حسین لا تمشیله زایر وانت ماعندک ضمیر
🔵تو که وجدان نداری نرو زیارت حسین

🔴حسین لا تلهج باسمه وانت متساعد فقیر
🔵تو که به فقیر کمک نمی کنی دائم اسم حسین رو به زبون نیار.

🔴انت تعرف ‏یاحسین اشتعنی های؟
🔵تو می دونی یا حسین چه معنایی داره؟

🔴های معناها صلاتک لاتفوت
🔵معنیش اینه که نمازت روفراموش نکن.

🔴های معناها زکاتک لاتموت
🔵معنای حسین اینه که زکاتت یادت باشه.

🔴های معناها عله امک ابد لا ترفع الصوت
🔵معنیش اینه که هیچ وقت رو مادرت صداتو بلند نکن.

🔴حسین مو عاشر ویوم الاربعین
🔵معنای حسین روز عاشورا و روز اربعین نیست.

🔴لبسی روحج و العقل لبسی عفاف
🔵خودت رو بپوشون وعاقلانه است که عفیف باشی

🔴لا تجین حسین وانتی بلا حجاب
🔵بدون حجاب سمت حسین نیا.

🔴خلی بالج من تجین ‏الکربله
مواظب خودت باش وقتی که به کربلا میای.
🔴حسین میریدج تجین مکحله
🔵حسین نمی خواد بیای در حالیکه آرایش کرده ای

🔴وللماعرف خل ینتبه شنهو‏الحسین
کسی که نمی دونه بذار بفهمه حسین کیه .

🔵حسین مو عاشر ویوم الاربعین
معنای حسین روز عاشورا و روز اربعین نیست.

🔴حسین منهج درسوه للمؤمنین
🔵حسین شیوه و درسی برای مومنان است.

والله مشتاق ارید اشوفک یا حبیبی یا حسین

 
 
 
والله مشتاق ارید اشوفک یا حبیبی یا حسین
بخدا مشتاق دیدنت هستم ای حبیبم یا حسین
 
اوصل لگبرک و اطوفک یا حبیبی یاحسین
میخوام به ضریحت برسم و دورش طواف بکنم ای حبیبم یا حسین (۲)
 
لیش ..لیش.. انی ماعندی بخت مثل الی یزورون
آخه من چرا لیاقت زیارتتو ندارم مثل بقیه زوار ..
 
خاف مو حاسبنی من الی یخدمون یا حبیبی یاحسین
نکنه منو جزو خادمانت حساب نکردی ای حبیبم یاحسین
 
جمر گلبی یشب لمن یمر طاریک
داغ دلم دوباره تازه میشه تا ذکر مصیبت بیادم میاد
 
اصیحن یاحسین وعینی تبچی علیک
فریاد حسین حسین میزنم با چشمی گریان
 
صرت ذکرة بحیاتی و لحظة ماناسیک
حادثه ای غم اندوه در زندگی ام ثبت شدی وهیچ وقت فراموشت نکردم
 
اعرفک قصیدة و دوم اردد بیک
تو را همچون شعری میشناسم و در هر لحظه زمزمه میکنم